مشاهیر تاریخ فوتبال برزیل
پله
ادسون آرانتس دو ناسیمنتو (به پرتغالی: Edson Arantes do Nascimento) ملقّب به پله (Pelé) (زادهٔ 23اکتبر1940 در ترس کوئارائویس) بازیکن سابق تیم ملی فوتبال برزیل است. پله در دوران بازیکنی خود سه جام حهانی را کسب کرد و رکوردهای بسیاری را شکست (از جمله اولین بازیکنی که ۱۰۰۰ گل به ثمر رساند). از القاب دیگر او «او ری» (شاه) و «پرولا نگرا» (مروارید سیاه) بودند. او عموماً به عنوان بزرگترین بازیکن تاریخ جهان شناخته میشود.
او ضمن مهارت بازی به عنوان هافبک یا مهاجم، مهارت کامل بازی با هر دو پا را داشت. تمامکنندهای قهار بود، دریبلزنی بینظیر و پاسوری به یاد ماندنی. او حتی – به عنوان یک فوروارد – تکلزن قهاری نیز بود. سرعت و قدرت شوت او از معروفترین ویژگیهایش هستند.
او در دوران حرفهای خود سه جام جهانی را کسب کرد و ۱۲۸۱ گل به ثمر رساند. او تمام دوران فوتبال خود را در باشگاه برزیلی سانتوس بازی کرد و تنها در سالهای آخر به آمریکا رفت تا برای کوسموس بازی کند. بعد از بازنشستگی در ۱۹۷۷ او به عنوان شخصیتی ورزشی فعالیت کردهاست و مدتی وزیر ورزش برزیل بودهاست.
گارینشا
مانوئل فرانسیسکو دوس سانتوس (به پرتغالی: Manuel Francisco dos Santos) ملقب به گارینشا (زاده ۲۸ اکتبر ۱۹۳۳، پائوگرانده، درگذشته ۲۰ ژانویه ۱۹۸۳در سائوپائولو) از بهترین بازیکنان فوتبال تاریخ برزیل است. نام او را گاه در فارسی گارینچا هم نوشتهاند.
او را به عنوان یکی از تکنیکیترین، بهترین و محبوبترین بازیکنان تاریخ فوتبال میشناسند. مهارت بینظیر او در دریبلزدن و تکروی مشهور است. همچنین زوج او با پله از به یادماندنیترینهای تاریخ جهان است. تیم برزیل در تاریخ خود هرگز با حضور همزمان پله و گارینشا شکست نخوردهاست.
گارینشا در پائو گراده (واقع در ایالت ریو دو ژانیروی برزیل) متولد شد. اودچار مشکل جسمانی مادرزاد بود و پای راستش از پای چپش شش سانتیمتر کوتاهتر بود و بعضیها این نقیصه را از علل درخشش او در فوتبال دانستهاند. کارینشا به معنی پرند کوچک است عده اورا تکنییکی ترین بازیکن جهان لقب دادهاند اما چیزی که باعث ماندگاری وی شده است وی مبدع پاس به بیرون بوده است هم نسلانش او را فوتبالیست آینده می خوانند اما این پرنده کوچک باعث پیشرفت این ورزش شد.
در سطح باشگاهی گارینچا جمعاً ۵۸۱ بار برای بوتافوگو به میدان آمد و ۲۳۲ گل به ثمر رساند. او همچنین برای باشگاههای دیگری در برزیل مانند کورینتیانس (در ۱۹۶۶)، پورتوگوئزا (در ۱۹۶۷)، فلامنگو (در ۱۹۶۸ و ۱۹۶۹) و اولاریا (در ۱۹۷۱ و ۱۹۷۲) به میدان آمد. او برای مدتی در ۱۹۶۸ برای باشگاه آتلتیکو جونیور در کشور کلمبیا نیز بازی کرد. دورهٔ حرفهای فوتبال او از ۱۹۵۳ آغاز شد و در ۱۹۷۲ پایان یافت اما او تا ۱۹۸۲ (یک سال پیش از مرگ) نیز در مسابقاتی ظاهر میشد.
گارینشا بین سالهای ۱۹۵۵ و ۱۹۶۶ برای تیم ملی برزیل بازی کرد و جمعاً در ۶۰ بازی به میدان آمد.
او در جامهای جهانی ۱۹۵۸، ۱۹۶۲ و ۱۹۶۶ شرکت داشت.
او در پنجاه و نه بازی اول خود هرگز شکست را تجربه نکرد و تنها آخرین بازی ملی او (در جام جهانی ۱۹۶۶ در مقابل مجارستان) با شکست ۳ بر یک همراه بود. برزیل با حضور همزمان او و پله هرگز شکست نخورد. وی در سال ۱۹۵۸ یکی از بهترینها بود. وضعیت وی در سال ۱۹۶۲ در جام جهانی بهتر هم شد و گل هم زد.
گارینشا پدر حداقل چهارده فرزند از زنهای مختلف بود. معروف است که با یک خوانندهٔ پاپ، رابطهای جنجالی داشت.
مادرش را سحوا در یک سانحهٔ رانندگی به کشتن داد و خود اسیر مشروبات الکلی شد تا بسیار زود و در سن چهل و نه سالگی جهان را وداع گوید.
جرزینیو
جرزینیو (فوتبالیست) با نام کامل (به پرتغالی: Jair Ventura Filho) هافبک اهل کشور برزیل است که در شهر ریودوژانیرو آن کشور و در تاریخ ۲۵ دسامبر ۱۹۴۴ به دنیا آمدهاست.
جرزینیو (فوتبالیست) در تیمهای فوتبال بوتافوگو ،باشگاه فوتبال المپیک مارسی،باشگاه فوتبال کروزیرو،پورتوگسه، نوروئسته و fast club سابقهٔ حضور دارد. این بازیکن همچنین در سال، 1964 – 1982 81 بار برای، تیم ملی فوتبال برزیل به میدان رفتهاست و طی این مدت 33 گل به ثمر رساندهاست.کارلوس البرتو تورس
کارلوس آلبرتو تورس (به انگلیسی: Carlos Alberto Torres) زاده (۱۷ فوریهٔ ۱۹۴۴ (۶۹ سال) ریودوژانیرو) فوتبالیست حرفهای بازنشسته برزیلی و یکی از بهترین مدافعان تاریخ فوتبال به انتخاب فیفا است. وی کاپیتان تیم ملی برزیل در جام جهانی1970 بود.
او توسط پله به عنوان یکی از 100 بازیکن برتر فیفا درقرن بیستم انتخاب شد.
پائولو روبرتو فالکائو
پائولو روبرتو فالکائو با نام کامل (به پرتغالی: Paulo Roberto Falcão) هافبک اهل کشور برزیل است که در شهر ابلاردو لوز آن کشور و در تاریخ ۱۶ اکتبر ۱۹۵۳ به دنیا آمدهاست.
پائولو روبرتو فالکائو در تیمهای فوتبال باشگاه ورزشی اینترناسیونال،باشگاه فوتبال آ.اس رم،باشگاه فوتبال سائو پا ئولو سابقهٔ حضور دارد. این بازیکن همچنین در سال، 1976 – 1986 28 بار برای، تیم ملی فوتبال برزیل به میدان رفتهاست و طی این مدت 6 گل به ثمر رساندهاست.زیکو
آرتور آنتونیوس کوئیمبرا (به انگلیسی: Arthur Antunes Coimbra) مشهور به زیکو در تاریخ سوم مارس 1953 در شهر ریودوژانیرو واقع در برزیل زاده شد. زیکو که به پلهسفید هم معروف است یکی از دوستداشتنی ترین فوتبالیستهای برزیل در دهه 1970 و 1980 بود. او در ۸۸ بازی برای تیم ملی این کشور، ۶۶ گل وارد دروازه حریفان کرد. وی از سال ۱۹۷۱ تا ۱۹۸۳ و از ۱۹۸۵ تا ۱۹۸۹ در باشگاه فلامینگو در ریو دو ژانیرو بازی میکرد. در این بین در ایتالیا هم با تیم اودینزه کالچو قرارداد داشت. وی هم مانند پله، در باشگاه و نیز تیم ملی، پیراهن اسطورهای شماره ۱۰ را به تن میکرد.
ویژگی او ضربات آزادی بود که از فاصله ۱۸ تا ۳۰ متری میزد. او تا امروز هم یکی از بهترین کاشتهزنهای دنیاست. او از سوی پله در فیفا ۱۰۰ قرار گرفت، فهرستی شامل ۱۲۵ فوتبالیست برتر دنیا که هنوز در قید حیات هستند.
زیکو بیشترین دوران بازیاش را در فلامینگو سپری کرد. او در این تیم،۵۶۸ گل در ۷۶۵ بازی زد، یعنی میانگین ۷۴/۰ گل در هر بازی. او از ابتدا پیراهن شماره ۱۰ را به تن کرد. وی با فلامینگو چهار بار (۱۹۸۰، ۱۹۸۲، ۱۹۸۳، ۱۹۸۷) قهرمان برزیل شد. به علاوه در سال ۱۹۸۱ اولین، و تاکنون تنها جام باشگاهی جهان را با این تیم فتح کرد.زیکو با پیوستن به باشگاه اودینزه کالچو ایتالیا، باعث رشد چشمگیر کیفیت بازی این تیم شد. این شهر و باشگاهش با ورود او پیشرفت زیادی کردند. شاهد این تغییر هم لوئیجی مافی، روزنامهنگار ایتالیایی بود: " برای ما مردم ایالت فریال، زیکو مانند کی موتور فراری در بدنه یک فولکس واگن است. ما تنها جایی در دنیا هستیم که چنین اومبیل گرانقیمت و در عین حال غیرممکنی در اختیار داریم ".
هواداران این تیم انتظارات زیادی از زیکو داشتند و حتی او را تهدید هم میکردند که حتی حاضرند تحت سلطه اتریش درآیند، اما بدون زیکو بازی نکنند ( فریال تا سال ۱۸۶۶ تحت سلطه کشور اتریش بود). وقتی او به اودینزه میرفت، در حدود ۲۰۰۰ نفر در فرودگاه به استقبالش آمده بودند.
آنچه که خیلیها نمیدانند، گلهای زیاد و بسیار زیبایی است که زیکو برای این تیم به ثمر رسانده است. در یک فصل، تنها یک گل از آقای گل آن فصل ایتالیا کمتر زد، در حالی که ده بازی هم کمتر از او انجام داده بود.
ستاره بینالمللی زیکو در جام جهانی ۱۹۷۸ در آرژانتین طلوع کرد، گرچه در آنجا هنوز زیر سایه سلف خود در مرکز خط میانی تیم، روبرتو ریوهلینو قرار داشت. برزیل در آن جام سوم شد، اما زیکو در تمام بازیها روی نیمکت نشسته بود.
در جام جهانی ۱۹۸۲ در اسپانیا، به عنوان بهترین کارگردان خط میانی آن زمان دنیا حضور یافت و برزیل هم در آن جام، با وجود مصدومیت مهاجمانش، کارهکا و رینالدو، بخت اول قهرمانی محسوب میشد. زیکو در کنار سوکراتس، فالکائو و تونینیو سرز، یکی از چهار بازیکن رویایی بهترین خط میانی تاریخ فوتبال برزیل را تشکیل میداد. در این جام زیکو چهار گل زد و برزیل ۳ بر ۱ بر آرژانتین، مدافع عنوان قهرمانی غلبه کرد، اما در مرحله بعدی ۲ بر ۳ از ایتالیا که بعد هم قهرمان جهان شد، شکست خورد. نمایش برزیل در این بازی مورد انتقادات شدیدی قرار گرفت: یک تساوی کافی بود تا برزیل به مرحله نیمه نهایی صعود کند. با وجود شکست، از تیم سال ۸۲ برزیل، تحت رهبری تله سانتانا، در کنار تیم سال ۱۹۷۰ که در مکزیک قهرمان جهان شد، به عنوان بهترین تیمهای تاریخ فوتبال برزیل یاد میشود. زیکو در این باره میگوید: " تیم رویایی ما، بهترین تیم تمام دوران برزیل بود. شکست ما برای کل دنیای فوتبال بد بود، چراکه فوتبال در مسیر اشتباهی افتاده بود ".
در جام حهانی فوتبال ۱۹۸۶ در مکزیک، بازهم زیکو یکی از برترین بازیکنان جهان بود، با این حال ستاره او در حال افول بود. به دلیل مصدومیت در بیشتر بازیها نتوانست حاضر باشد و فقط دقایقی کوتاهی به عنوان یار جایگزین به میدان میآمد. حتی در دیدار پرهیجان مرحله یک چهارم نهایی در مقابل فرانسه هم نتوانست تاثیری در نتیجه بازی داشته باشد. وی در دقیقه ۷۲ به جای مولر وارد زمین شد، در دقیقه ۸۲، ضربه پنالتیاش را ژول باتس، دروازه بان فرانسه مهار کرد. این بازی با پیروزی ۵ بر ۴ فرانسه در ضربات پنالتی و حذف برزیل به پایان رسید.
زیکو که در کنار میشل پلاتینی و دیگو مارادونا، یکی از بهترین هافبکهای جهان در زمان خود بود، برای اولین بار در سال ۱۹۹۰ بدون قهرمانی در جام جهانی به فعالیت خود به عنوان بازیکن پایان داد و برای مدت کوتاهی در وزارت ورزش برزیل مشغول کار شد و کمی بعد از آن به عنوان بازیکن به کاشیما آنتلرز در جی لیگ ژاپن رفت.
کاشیما آنتلرز
سال ۱۹۹۴ به نیمکت کاشیما رفت و به عنوان مدیر فنی به فعالیت پرداخت. این تیم موفق شد با زیکو از دسته دوم به دسته اول صعود کند و به همین خاطر هم این شهر کوچک به عنوان یکی از شهرهای میزبان جام جهانی ۲۰۰۲ انتخاب شد.
برزیل
زیکو در سال ۱۹۹۸ دستیار و مدیر ورزشی تیم ملی برزیل شد.
ژاپن
پس از جام جهانی ۲۰۰۲، زیکو به عنوان سرمربی تیم ملی فوتبال ژاپن، جانشین فیلیپ تروسیه فرانسوی شد که این تیم رده سومی جهان را تا مرحله یک هشتم نهایی جام جهانی رسانده بود. زیکو با وجود این که نمیتوانست به زبان ژاپنی صحبت کند، توانست در ابتدا انتظارات ژاپنیها را برآورده کند، بهخصوص با چندین پیروزی خارج از خانه در مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۶ در بخش آسیا. گرچه خود جام جهانی، در کمال ناباوری برای ژاپن به پایان رسید.
فنرباغچه استانبول
در ۴ ژوئیه ۲۰۰۶، زیکو مربی فنرباغچه شد. در صل ۰۷/۲۰۰۶ با این تیم قهرمان لیگ فوتبال ترکیه شد و در فصل ۰۸/۲۰۰۷ به مرحله یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان اروپا رسید.
ملیپوش سابق برزیل، بعد از شکست مذاکرات با مسئولین این باشگاه، در ۱۰ ژوئن ۲۰۰۸ این تیم را ترک کرد. بنیادکار تاشکند
وی از سپتامبر ۲۰۰۸ تا ژانویه ۲۰۰۹ مربی بنیادکار تاشکند ازبکستان بود.
زسکا مسکو
زیکو از سال ۲۰۰۹ نیز در روسیه سرمربی تیم زسکا مسکو شده است.سوکراتس
سوکراتس (به پرتغالی: Sócrates Brasileiro Sampaio de Souza Vieira de Oliveira) نام بازیکن معروف و کاپیتان تیم ملی فوتبال برزیل بود.
سوکراتس در ۱۹۵۴ متولد و در زمانی که برای تیم ملی فوتبال توپ میزد٬ موفق
به اخذ درجه دکترای طبابت گردید. دوستداران فوتبال او را به خاطر رهبری تیم
ملی برزیل در جام های جهانی ۱۹۸۲ و ۱۹۸۶ به یاد دارند بخصوص برای بازیهای
زیبای او در جام جهانی 1982 اسپانیا در تیم رویایی برزیل
سال1983 باشگاه اینترمیلان در تلاش شکار سوکراتس بود، اما او ماندن در برزیل را ترجیح داد، به ویژه آنکه در آن زمان در کنار فوتبال، خود را برای امتحانات پایانی تحصیلات پزشکی آماده میساخت. این فوتبالیست برزیلی در طول فعالیت حرفهای خود تنها یک بار تسلیم پیشنهادات لیگهای بزرگ اروپا شد و در سال 1984 در ازای حدود ۶ میلیون یورو قراردادی دو ساله با باشگاه ایتالیایی فیورنتینا امضا کرد. البته این پیوند دوام چندانی نداشت و پس از تجربهای ناموفق به بزریل بازگشت و سرانجام در سال ۱۹۸۹ با فوتبال خداحافظی کرد.
در ۶۳ بازی ملی خود برای برزیل ۲۵ گل به ثمر رساند. در طی فعالیتش در باشگاه کورینتیانس ۲۹۷ بازی انجام داد و ۱۷۲ گل برای این تیم به ثمر رساند.
سوکراتس در سن ۵۷ سالگی در سائوپائولو درگذشت.